قصد و مسیر توجه آگاهی، نگرشهای سودمند

ممکن است رفع استرس، خشم، خستگی، درد یا مشکلات توجه و تمرکز یا هر چیز دیگری، انگیزهی شما برای آموختن مراقبهی توجه آگاهی باشد. پژوهشها نشان داده، تعیین قصد و نیت و داشتن یک چشم انداز از مسیر توجه آگاهی، در استمرار و ثمر بخشی تمرین های توجه آگاهی سودمند است. در همین راستا، در سال 2006 شوانا شاپیرو (Shauna Shapiro) و لیندا کارلسون (Linda Carlson) مقالهای با عنوان مکانیسمهای توجه آگاهی منتشر کردند که در آن برای قصد، توجه و نگرش، مدلی با نام IAA پیشنهاد دادند:
Intention قصد یا انگیزه شما برای مراقبه است. آنها بر اهمیت فکر کردن به قصد، قبل از آغاز دورە تمرین تأکید میکردند. این قصد ممکن است در طول زمان تغییر کند و بسیار متنوع باشد. برای نمونه از «قصد دارم دنیا را جای بهتری برای همەی موجودات سازم» تا «قصد دارم یاد بگیرم هنگام تجربەی استرس به نشانههایش توجه و آنها را رها کنم.» فایدەی دیگر روشنکردن دلیلتان برای مراقبه این است که انگیزهتان را تقویت میکند. وقتی اهمیت کاری را به خودتان متذکر میشوید، راحتتر میتوانید به آن متعهد شوید و در جهتش تلاش کنید. در حالی که در نظر داشتن قصد یا انگیزەی کلیتان بسیار مهم است، بعد از آن لازم است گامی به عقب بردارید تا بتوانید در تمرینات، آنطور که در ادامه توضیح می دهیم، نگرشی از تقلا نکردن اختیار کنید.
اولین A در این مدل اشاره دارد به «توجه» که آشکارترین عنصر تمرین توجه آگاهی است. قبل از هر چیزی باید بتوانید توجه کنید. دومین A به نگرشی اشاره دارد که نسبت به کوشش اختیار میکنید و بسیار مهم است که مطمئن شوید تمرینها گرم و پرورش دهنده خواهند بود نه سرد و سخت و بیش از حد منضبط.
نگرشهای سودمند در توجه آگاهی
در حالی که برای تمرین توجه آگاهی آماده میشوید نه تنها لازم است به یاد داشته باشید که چرا میخواهید تمرین کنید (قصد) و لازمهی آن چیست (توجه کردن)، بلکه دیدگاهتان نسبت به آن نیز اهمیت دارد. نگرشهای مختلفی هست که اتخاذ آنها سودمند است، از جمله بیقضاوتی و سایر نگرشهایی که ابزاری هستند برای خلق جوی دوستانه، کنجکاو و باز به هر چیزی که پدید میآید.
همچنین مهم است که انعطاف پذیر باشید و محدودیتها و شرایطی را که ماهیت خود این جهان به شما تحمیل میکند بپذیرید. میخواهیم از استعارەی تربیت کردن توله سگ استفاده کنیم:
وقتی توله سگ پرسه میزند، در حالی که به اداهای بامزه و گاهی احمقانهاش لبخند میزنید و سر تکان میدهید با مهربانی و ملایمت سگتان را به مسیرش برمیگردانید. میدانید توله سگ همین است و نمیتوانید او را به خاطر چیزی که هست سرزنش کنید. در مورد ذهن نیز همینطور است:
پرسه میزند، از جایی به جای دیگر میپرد و بیشتر اوقات درست رفتار نمیکند. ذهن همین است، شرط میبندیم ذهن شما هم همینطور است. هر دو (هم ذهن و هم توله سگ) گوشه وکنار خراب کاری میکنند تا جایی که آدم از دستشان دیوانه و ناامید میشود اما اگر توله سگ داشتهاید میدانید که بهترین پاسخ، توجه مهرآمیز است. در مورد ذهن (و دل) نیز میتوان همین روش را به کار برد.
در شروع برنامەی تربیت ذهن، بدن و دل به روشی جدید هستیم. ساده است اما آسان نیست.

در ادامه بر اساس آنچه جان کابات زین (Jon Kabat Zinn) در کتاب بی نظیرش «زندگی سراسر آشوب» پیشنهاد کردهاست، نگرشهایی را بیان میکنیم که به شما کمک میکنند این سفر را آغاز کنید.
بیقضاوت: توجه آگاهی با اتخاذ موضع مشاهدهگر بودن نسبت به تجربهتان حاصل میشود. این امر نیازمند آن است که از جریان مداوم افکار ارزیابی و قضاوتکننده آگاه شوید و سپس بکوشید یک گام به عقب بگذارید و از آنها فاصله بگیرید. با ذهنی بدون قضاوت، چیزها نه خوب هستد نه بد، آنها همان چیزی هستند که هستند.
صبر: صبر نشان میدهد که درک کرده و پذیرفتهاید که هر چیزی برای به وقوع پیوستن، برنامەی خودش را دارد. افراد گرایش دارند در مورد خودشان عجول باشند، انتظار دارند که «باید» بتوانند ذهن را آرام کنند، افکار را متوقف کنند یا بر هر چیزی که ناراحت شان می کند غلبه کنند.
ذهن مبتدی: برای دیدن غنای لحظەی حال، لازم است ذهنی را پرورش دهید که بخواهد و بتواند همه چیز را طوری ببیند که انگار اولین بار است. اگر فکر میکنید که همه چیز را میدانید پس چیزی برای کشف کردن باقی نمیماند. با ذهن مبتدی، شادیهای جهان در اطرافتان شکوفا میشوند و دوباره تازه میگردند، مثل وقتی که کودک بودید، از تمام انتظارات کهنه رها میشوید.
اعتماد: زندگی کردن در دنیای آدمهای کارشناس باعث میشود به خودتان شک کنید. به طور ذاتی، شما بهترین کارشناس در مورد مسائل مربوط به رشد شخصی خودتان هستید. گشوده بودن نسبت به احساسها و الهامهای خودتان خیلی بهتراست از اینکه گرفتار مراجع قدرت بیرونی شوید. در تمرین مراقبه، اگر احساس میکنید چیزی برایتان مناسب نیست، به احساسهایتان توجه کنید و آنها را بکاوید. به شهودتان، نیکی و خرد بنیادی و توانایی خودتان برای گذر از چالش ها اعتماد کنید.
تقلا نکردن: مراقبەی توجه آگاهی با سایر فعالیتهای بشر تفاوت دارد، حین آن هدف یا مقصدی در ذهن نداریم، در عوض ذهن به جای مشغول شدن به انجام دادن این یا آن کار، به بودن محض معطوف میشود. هدف چیزی نیست جز اینکه از خودتان، همانطور که هستید آگاه شوید. جنبەی متناقض تمرین مراقبه این است که تنها با رها کردن واقعی تقلای رسیدن به هدف و نتیجهی است که احتمالاً به آن خواهید رسید.
پذیرش: پذیرش یعنی دیدن چیزها همانطور که واقعاً هستند. شاید دوستشان نداشته باشید امّا آنها اینطوری هستند، همین است که هست. پذیرش واقعیت زندگیتان، اولین قدم در فرآیند تغییر حقیقی است. از طریق پذیرش، دست و پا زدن برای تغییر چیزهایی را که خارج از توانایی یا کنترل شما هستند متوقف می کنید و خود را از بار انکار رها میسازید.
رها کردن: رها کردن که با عنوان «عدم دلبستگی» نیز شناخته میشود بنیان تمرین توجه آگاهی است. رها کردن یعنی شناختن و پذیرفتن ماهیت دائماً متغیر تجربه. ریشەی رنج، تمایل بشری به حفظ بخشهایی از تجربهمان و رد کردن باقی آن است. رها کردن به ما اجازه میدهد با تغییرات گریزناپذیر در هماهنگی بیشتری زندگی کنیم.
شاید به این نگرش ها نگاه کنید و فکر کنید که ما از شما میخواهیم به کل تغییرکنید. به تعبیری، همینطور است. این نگرشها، نوشدارویی هستند برای زندگیای که تماماً از تعادل خارج شدهاست؛ آنها ما را به راه میانه هدایت میکنند. بسیاری از آنها برعکس آن چیزی هستند که جامعه از ما میخواهد باشیم. اما شما حق انتخاب دارید. درست است این می تواند شروع چیزی باشد که تا آخر عمر ادامه پیدا کند. شاید بهترین راه برای ارائەی قابل درکتر این نگرش ها، مد نظر قرار دادن متضاد آنها باشد. میتوانید طبق پیشنهاد ما، بیقضاوت و پذیرا باشید یا متضادش را تصور کنید: کسی که قضاوتگر، بیصبر، همه چیزدان، منکر واقعیت، بدگمان و شیفتەی کنترل کردن است. انتخاب با شماست!
از شوخی گذشته، گاهی در مورد این نگرشها سوءتفاهم ایجاد میشود زیرا بعضی فکر میکنند ما میگوییم بدون اینکه سعی کنید اوضاع را بهتر کنید، موضع انفعالی پیش بگیرید . اصلاً اینطور نیست، پذیرش در بافتار توجه آگاهی یعنی دیدن چیزها همانطور که واقعاً هستند.
به عنوان مثال، این امر را میتوانید به وضوح هنگامی که میخواهید خودتان را آرام کنید ببینید: میتوانید به خودتان بگویید، باید آرام بشم، همین الان! و واقعا برای انجام آن تلاش کنید اما میتوانیم تضمین کنیم که این روش بینتیجه است. تنها راهی که میتوانید خودتان را آرام کنید این است که چنین قصدی را رها کنید، هیچ کاری نکنید و به آسانی بر آموختن رها کردن تمرکز کنید. البته در پس ذهنتان هنوز میخواهید که آرام شوید اما این آرامش ممکن است رخ بدهد یا ندهد. مهم این است یاد بگیرید که با هر دو راحت باشید. با تلاش بیشتر نتیجەی کمتری حاصل میشود و بر خلاف هدفتان پیش میروید. وقتی شروع به مراقبه میکنید، هر چه را که پیش آمد بپذیرید، درست مثل همین چیزهایی که امروز هستند و بهتر است پذیرفته شوند.

یک لیوان آب گل آلود را تصور کنید. تنها راه تصفیه کردن آب این است که آن را ساکن بگذارید. در نهایت گِل و لای ته نشین میشود. سپس آب، شفاف و گوارا میشود. با تکان دادن لیوان نمیتوانید این فرآیند را تسریع کنید یا آب را مجبور کنید که شفاف شود؛ این کار فقط نتیجەی عکس خواهد داشت. همین روش برای آرام کردن بدن-ذهن هم کاربرد دارد. مثل وقتی که با ایمان درست، زمانی را به تمرین اختصاص میدهید. این همەی کاری است که باید انجام شود.