شفقت

انسانهای اولیه با دور کردن خودشان از تهدید و تلاش برای ایجاد امنیت و بدست آوردن منابع غذایی و صمیمت زندگی اجتماعی نسبتا امنی را برای خودشان رقم زدند و بدین گونه زمینه بقا گونه انسان را فراهم کردند . همه این رفتارها توسط سیستم های تنظیم هیجان اداره می شوند و محققان حوزه شفقت معتقدند که این سیستمها همچنان فعال هستند و بر باورها، فعالیتها و هیجانهای انسان امروزی اثر میگذارند.
به عنوان مثال، اگر شما در معرض یک صدای شدید تهدیدآمیز قرار بگیرید احتمالا احساسهایی نظیر ترس، اضطراب را تجربه می کنید و بدنبال آن رفتارهایی مانند پاسخ تسلیم یا ستیز و گریز را انجام می دهید و باورهای مختلفی در ذهن تان فعال می شود که همگی برای محافظت از شما در برابر آسیب های احتمالی کار می کنند .
سیستم هایی که به آنها اشاره شد شامل 1 - سیستم خطر و محافظت از خود: کار این سیستم کشف خطر و تهدید است و به ما کمک میکند مواظب خطرها باشیم و به ما میگوید که امنیت بهتراز تأسف و پشیمانی است. این سیستم همچنین باعث فعال شدن هیجانهایی نظیر خشم، اضطراب یا بیزاری در ما می شود و کمک می کند تا در مقابل تهدید اقدامی انجام دهیم . جالب است که اگر دوستان، خانواده یا عزیزان ما مورد تهدید واقع شوند نیز این سیستم فعال می شود .
2 - سیستم جستجوی منابع. هدایت افراد به سمت اهداف و منابع مهمی که احساسهای مثبت ایجاد میکنند بوسیله این سیستم صورت می گیرد . کارکرد این بخش تامین نیازهایی است که برای زنده ماندن و کامیاب شدن ضرروی است رسیدن به چیزهای خوب مثل غدا ، دوستی، مقام، راحتی و غیره که برای ما خوشایند و انگیزه بخش هستند . هیجانهای مفید این سیستم شامل ، لذت ، شادی و انگیزه مندی است.
بجز این دو، سیستم دیگری هم بنام 3 - سیستم تسکین وجود دارد که به ما کمک میکند آرام، آسوده و احساس امنیت داشته باشیم و تعادل خود را بدست بیاوریم . این احساسها با جستجوی لذت و همچنین نبود تهدید ارتباطی ندارند؛ فرد در وضعیت تسکین در پی چیزی نیست، تکاپو نمی کند او صاحب نوعی آرامش درونی است ؛ این حالت سکون و ملایمت معمولاً با ارتباطهای اجتماعی، مراقب بودن و امنیت رابطه دارد . سیستم تسکیندهنده به عنوان یک تنظیمکننده برای دو سیستم دیگر نیز عمل میکند.
حالا بیاید با هم به بررسی نقش شفقت و کارکرد این سیستم ها بپردازیم ؛ آنچه برایمان در موضوع شفقت مهم است ارتباط سیستم تسکین با محبت و مهربانی است . به عنوان مثال وقتی از چیزی ناراحت هستیم، عشق و محبت دوستان و عزیزانمان ما را آرام و امن می کند به سمت آنها می رویم تا از آنها حمایت و توجه بگیریم، آنها با همدلی و دقت تمام به ما گوش میدهند، ما را در آغوش می گیرند، وضعیت احساسی هیجانی ما را می پذیرند و هر کاری که از دستشان برمیآید برای کمک به ما انجام میدهند. ما با علم به این موضوع که آنها مراقب ما هستند، ما را محکوم نمیکنند و با ما مهربان هستند ایمن و راحت میشویم. این سیستم با احساس امنیت اجتماعی و بهزیستی و شفقت به خود و دیگران نیز ارتباط دارد. منظورم از احساس امنیت اجتماعی ، احساس دوست داشتنی بودن، محبوبیت و امنیت در حضور و کنار دیگران است .این حالت ، وضعیتی ذهنی است که به افراد احساس امنیت می دهد . پس این سیستم هسته اصلی شفقت است و به افراد این توانایی را می دهد که راضی باشند و با خیالی راحت و آسوده با خودشان و جهان اطراف با صلح و دوستی ارتباط برقرار کنند .
خاطر نشان می کنم که، احساس امنیت به معنی فعالیت کم، بی تفاوتی و بی خیالی نیست بلکه وقتی احساس امنیت می کنیم می توانیم فعالانه و با انرژی بالا و انگیزه درونی در گروه ها و اجتماعات اهدافمان را دنبال کنیم.
حالا می خواهم توجه شما را به کارکرد زیاد سیستم تهدید و کاهش فعالیت سیستم تسکین در دنیای فعلی جلب کنم . زندگی مدرن باعث تحریک فعالیت سیستم تهدید از طریق مقایسه اجتماعی، ارزیابی و کمال گرایی شده است . همه اینها احساس تهدیدشدگی برایمان به همراه می آورد ، هر چه بیشتر احساس خطر بکنیم تفکر و توجه ما بیشتر بر خطر متمرکز می شود و افکار مزاحم افزایش یافته و انتقاد از خود، نگرانی، نشخوار فکری سیر صعودی می یابند و بدین ترتیب سیتم تسکین فعالیت نزولی خواهد یافت و بهزیستی ، شفقت با خود و سلامتی ما تحت تاثیر قرار می گیرد.
قطعا نمی خواهم بگویم سیستم تهدید مشکل زاست یا سیستمی نا مناسب برای گونه بشر است بلکه درباره فعالیت بیش از اندازه ی این سیستم صحبت می کنم .
بر اساس نظریۀ دلبستگی، گفتیم که، داشتن رابطه ایمن با دیگران به ما کمک می کند در روزهای سخت و در شرایط هیجانی دشوار بتوانیم بهترعمل کنیم و خودمان و شرایط را مدیریت نماییم. هر چقدر سیستم تسکین و ایمنی ما بهتر و بیشتر کار کند توانایی ما برای برقراری روابط پایدار و ایمن همراه با شفقت و مهربانی افزایش می یابد و به ما کمک میکند تهدید را بیش برآورد نکنیم ، و وقتی میترسیم آسانتر بتوانیم با شفقت به خود ومهربانی، خود را آرام کنیم. هر چقدر سیستم تهدید یاب فردی فعال باشد روابط او،عموما بیثبات و به لحاظ هیجانی سرد، نا ایمن و بی دوام خواهد بود، چنین فردی از حمایت اجتماعی و محبوبیت کمتری برخوردار می شود و با سطح بالای آشفتگی در روزهای دشوار زندگیش روبرو می گردد. سطح بالای آشفتگی بعلاوه سرزنش خود آسیب جدی تری را برای فرد ایجاد می کند و همین باعث تقویت باور به تهدید و خطر می شود و زندگی فرد محدود محدود تر می گردد. فردی را در نظر بگیرید که معتقد است "آدمها قابل اعتماد نیستند"، چنین فردی احساس امنیت را تجربه نمی کند پس از دیگران فاصله می گیرد تا به زعم خودش آسیب نبیند یعنی می خواهد از خودش در برابر تهدید احتمالی مراقبت کند. بدین ترتیب زندگی محدود تر، روابط سطحی تر و بی دوامی را تجربه خواهد کرد او در روزهای سخت زندگیش تنهاست ، خودش را سرزنش می کند و کسی یا کسانی را ندارد که با آنها در مورد مشکلاتش صحبت کند، همدلی و کمک بگیرد .
وقتی شفقتورزی به خود را تمرین میکنیم به نظر میرسد بخشهایی از مغز که شامل تسکین خود و هیجانات مثبت است در مواجهه با استرس بسیار آسانتر فعال میشود و در نتیجه به ما کمک میکنند تا با اضطراب مقابله کارآمدی داشته باشیم . ایدۀ اصلی شفقت برای پرداختن به هیجانهای دشوار و روزهای پر تنش زندگی این است که ذهن خود را برای تمرکز روی شفقت آموزش بدهیم و شیوههای مشفقانۀ پاسخ دادن به هیجانهای خود را یاد بگیریم تا بتوانیم این احساسات را بهتر تنظیم کنیم. با انجام این کار ما به مغز خود کمک می کنیم تا سیستم تشخیص تهدید را آرام کنند .
شاید حالا به توانیم درک کنیم که چون زندگی سخت است، چون زندگی هر روز ما را با چالشی جدید، رنجی نو و هیجانی دشوار روبرو می کند، ما باید شفقت را در ذهن خود فعال کنیم. شفقت برای ذهن ما چیز جدیدی نیست بلکه شفقت یکی از ظرفیتهای بشر است که در گونه ما تکامل یافته تا بتوانیم رنجهایمان را تسکین داده و شجاعت لازم برای مواجهه با دشواریهای زندگی را کسب کنیم.
همه ما عمیقا میدانیم که مهربانی عاشقانه، حمایت ، مراقبت و شفقت به ما کمک میکند تا با رنج و ناراحتی کار بیاییم و انتقاد و سرزنش معمولاً اوضاع را بدتر میکند. نکته قابل توجه اینست که شفقت را میتوان در درون خود با تمرین و آموزش تولید کرد و از آن برای رشد و بهزیستی خود در روزهای سخت و آسان زندگی استفاده کرد . این کار احتمالا برایتان سخت و پیچیده بنظر می رسد اما وقتی شفقت به خود یکی از عمیق ترین تمایلات شما برای زیستن در این دنیا باشد و در این مسیر تلاش کنید که نسبت به خود یاریبخش، حمایتگر، مهربان و پذیرا باشید میتوانید و بدین ترتیب مدیریت بیشتری روی رفتار و مسیر زندگی خود داشته باشید.
همانطور که برای سلامتی و زیبایی بدن آن را در باشگاه ورزشی وبا تغذیه مناسب پرورش می دهیم، ما این توانایی را هم داریم که در مورد ذهن شفقت ورز، شفقت به خود، شفقت به دیگران و گرفتن شفقت از دیگران نیز فکر کرده و تصمیم بگیریم که میخواهیم ذهن خود را چطور در این مسیرها پرورش بدهیم.
شفیق باشید